به گزارش راهبرد معاصر، در بخش اول برنامه گفت و گو محور «شب نشینی» سهند عقدایی جهانگرد معروف ایرانی به عنوان مهمان برنامه معرفی شد. عقدایی گفت: همه ما انسان ها در زندگی به هنجارهایی عادت می کنیم که روزمره هستند ولی سفر که می رویم از همه روتین ها خارج می شویم و فرصتی است که لایه های درونی افراد را بشناسیم. از قدیم هم گفته اند اگر می خواهی کسی را بشناسی با او به سفر برو.
وی تصریح کرد: من متولد سال 53 هستم. سال 60 دوم دبستان را که تمام کردم شاگرد اول شدم و مادرم برایم اطلس گیتا شناسی خرید. نقشه های سیاسی، مردم شناسی، نقشه قاره ها و شهرها برایم جذاب تر از کارتن بود و در تابستان که درس و مشقم کمتر بود به مطالعه این کتاب می پرداختم. بیشتر پایتخت های جهان را می شناسم و این ریشه در مطالعه کتاب اطلس در دوران ابتدایی ام دارد.
جهانگرد معروف ایرانی افزود: مدام رویا پردازی می کردم و دوست داشتم به مکان هایی بروم که حتی اسمشان را نمی توانستم بخوانم. مثلا اسم گروئنلند را نمی توانستم بخوانم. یا مثلا آنتارتیکا را می دیدم و برایم دور از ذهن بود که به آن جا بروم. اولین کاشف وایکینگ این جزیره وقتی میبیند که همه جا یخ است برای اینکه بقیه وایکینگ ها را به این سرزمین بکشد به افراد می گوید که آنجا سرزمین سبزی است و همه با رویای کشاورزی به این منطقه مهاجرت می کنند و با یک سرزمین پر از یخ مواجه می شوند به همین دلیل تا کنون هم به این جزیره گرینلند می گویند.
عقدایی ادامه داد: رفتن به چنین مکان هایی برایم رویاهای دست نیافتنی بود که اگر فیلم هم از آن ها می دیدم روحم را راضی می کرد. در جوانی کوه نوردی می کردم تا سال 85 کار مهندسی انجام می دادم اما بعد آن را کنار گذاشتم چون به صورت درونی دوست دارم روی یک کار تمرکز کنم و عمری که روی کوهنوردی گذاشتم بسیار زیادتر از کار مهندسی بود و دانشگاه را به اجباری که بود رفتم به خاطر همین شغلم را به طبیعت گردی و گرشگری تبدیل کردم و به سفرهای خارجی رفتم؛ بعد دیدم همه کشورهایی که می رفتم شبیه هم شده است و فهمیدم باید به جاهایی بروم که در دوران دبستان آرزویش را داشتم.
وی بیان کرد: دقیقا در نقطه قطب شمال و جنوب شش ماه روز و شش ماه شب داریم اما هرچه پایین تر می آییم طول روز و شب فرق می کند. در قطب شمال تا جزیره ای در شمال نروژ به اسم سوالبار رفتم و تا 81 درجه کره زمین را سفر کردم که در آن جا چهار ماه روز است است در دوماه بعد یک ساعت شب است و بعد به عکس و قرینه خود می رسد. اکسیژن در ارتفاعات کوه ها کم می شود؛ در قطب های کره زمین اکسیژن وجود دارد اما سرما بسیار سخت است. در زمستان دما منهای 50 و 60 درجه است.
این جهانگرد مشهور با بیان اینکه گردشگری خلاق یک مفهوم جدید در جهان است اظهار داشت: سه نسل گردشگری داشتیم؛ نسل اول گردشگری انبوه بود که از جنگ جهانی دوم آغاز شد و هنوز هم در آنتالیا و تایلند هست و به این صورت بود که افرادی دیگران را جمع می کنند و برایشان توضبح می دهند و تور لیدری وجود دارد که همه چیز را مدیریت کند و در حد بازدید ساده ای از یک محل است.
عقدایی گفت: از اواسط دهه 1970 نسل دوم آمد که گردشگری فرهنگی بود به این صورت که آثار تاریخی و باستانی جزو اولین مقاصد گردشگری بودند. و گردشگری نسل سوم گردشگری خلاق است که در قرن 21 آغاز شده و در این سبک از گردشگری فرد به یک فاعل تبدیل می شود که در آداب و رسوم و شیوه زندگی و فعالیت های یک منطقه شرکت می کند؛ مثلا شرکت در کلاس آشپزی در هند یا کلاس موسیقی در یک کشور. این نوع را گردشگری خلاق می گویند. در ایران توسط کمیسیون ملی یونسکو این کار خوب انجام شد و در سال گذشته باشگاه توسعه گردشگری خلاق در کشور ایجاد شد و تعدادی از فعالان گردشگری هیئت رئیسه آن شدند.
وی در باب تبیین گردشگری خلاق عنوان کرد: گردشگری خلاق مرتبط با همه حوزه هایی است که به زندگی مردم نزدیک می شود. در ایران بحثی که وجود دارد این است که پارادایم گردشگری از گردشگری انبوه به گردشگری خلاق باید تغییر کند. گردشگران خارجی دنبال هتل های پنج ستاره نیستند و به دنبال فرهنگ مردم هستند، به دنبال اقامتگاه بومگردی هستند تا با فرهنگ و آداب و رسوم مردم آشنا شوند و آن ها را بیاموزند. باید سرمایه گذاری و سیاستگذاری از گردشگری انبوه به گردشگری خلاق تغییر کند. این کار نیاز به سرمایه گذاری وسیع ندارد و سرمایه گذاری آن آموزش است که شیوه زندگی تجاری سازی شود.
این فعال حوزه گردشگری گفت: گردشگری مقوله ای فرابخشی است و باید علاوه بر سازمان گردشگری دیگر سازمان ها هم درگیر شوند. صلح طلبی ایران باید به وسیله صنعت گردشگری به جهانیان نشان داده شود. در گذشته که پس از برجام گردشگران زیادی به ایران آمدند زیرساخت های لازم برای آن دیده نشده بود ولی حالا باید زیرساخت های آن فراهم شود تا برای موقعیت های بعدی حاضر باشیم. جنبه های مثبت فرهنگی ایران توسط توریست های زیادی که به ایران آمدند تبلیغ می شد. مهم ترین کار این است که جنبه صلح طلبی ایران بیشتر به همین روش بیشتر نمایش داده شود.
در بخش دوم برنامه سید علی صالحی بازیگر طنزپرداز تلویزیون ایران که این روزها بیشتر چهره اش در «نون.خ» بیاد ماندنی شده است به عنوان مهمان برنامه با محمد سلوکی به گفت و گو نشست.
صالحی درباره دلاوری های پزشکان در دوره کرونا گفت: پزشکان ایرانی حرف های زیادی برای گفتن دارند و باید به آن ها دست مریزاد گفت. این روزها دنیا دنیای رقابت تولید علم و تکنولوژی است.
وی ادامه داد: مدتی است برخی ها شعار های ضد واکسن می دهند در اتفاقی که برای اطلسی افتاد همان دسته از افراد می گویند او هم دو دوز زده بود و کرونا گرفت و فوت شد اما تعداد این افراد کم است و باید به کسانی توجه کنیم که دو دوز را زده اند و اتفاقی برایشان نیفتاده است.
بازیگر تلویزیون درباره حضورش در مراسم اربعین بیان کرد: امسال به خاطر کرونا به پیاده روی اربعین نرفتم. احساس کردم باید صبر کنیم که بعدا با حال خوب برویم. دو سال پیش که هنوز کرونا نیامده بود به پیاده روی رفتم.
صالحی تصریح کرد: کار بازیگری را از سال 69 شروع کردم یعنی از سن 17 سالگی از کلاس های آقای سمندریان شروع به بازیگری کردم و از همکلاسی های آن موقع من فریبرز عرب نیا، امیر جعفری و رامسین کبریتی هستند. آن روزها 150 نفر بودیم که خروجی ما 50 نفر وارد کار بازیگری شدند و بعد 10 نفر هستیم که هنوز کار می کنیم. اصالتا اهل روستای حسن آباد سادات از حوالی تاکستان قزوین هستم. اهالی این روستا کشاورزهای باحالی هستند. پدرم آن جا دفن است و مادرم هم آن جا زندگی می کند. آدم های زحمتکش و مذهبی سنتی هستند. ما رودخانه و جنگل، باغ انگور و گردو داریم و روستای باصفایی است.
وی تاکید کرد: نوکری پدر و مادر برای من مهمترین اصل زندگی است و ثروت من رضایت پدر مرحومم و مادرم است. هرکس مختار است برداشت خود را بکند اما من از ته دل حرفم را می زنم؛ اگر برای کسی کاری انجام دهم بیشتر کیف می کنم تا برای خودم. در کرونای دلتا هر روز بالغ بر 20 تلفن داشتم که از من دارو و پزشک و بیمارستان می خواستند و من نمیتوانستم نه بگویم. به دوستم که مدام برای پیدا کردن دارو برای مردم با او تماس می گرفتم گفتم اگر از من خسته شدی مرا بلاک کن اما نمی توانم به کسی نه بگویم. کاری که از دست آدم بر می آید را اگر انجام دهد انسانیت خود را نشان داده است.
بازیگر سریال «نون.خ» با یادی از دوران کودکی اش ادامه داد: دوبار در سن 7 سالگی با پدرم و عمویم یعنی پدر مجید صالحی تعزیه خواندیم. کریم اکبری مبارکه برای اولین بار مرا از تئاتر انتخاب کرد و جلوی دوربین برد. تهیه کننده اولین اثر من سید مصطفی موسوی بود که مرد بزرگی بود.
صالحی افزود: مجید صالحی را به عنون کارگردان بیشتر دوست دارم. در حال حاضر سریال و تئاتر کار می کنم و سینما هنوز مرا نپذیرفته است. از بین کارگردان ها با آقای مقدم و سعید آقاخانی خیلی کیف کردم؛ مقدم انقدر دوست داشتنی است که جزو معدود کارگردان هایی است که به عنوان بازیگر حق داری جلوی دوربینش اشتباه هم بکنی. دوست داشتنی است و شناسنامه خوب کاری من است.
وی اظهار داشت: سر «چک برگشتی» من دستیار کارگردان بودم ناهار دیر آمده بود. توی لوکیشن داد و فریاد کردم که چرا ناهار دیر رسیده ناگهان دیدم یک نفر گوشم را از پشت سر گرفت.آقای مقدم بود به من گفت دستیار کارگردان یعنی آرامش گروه را حفظ کند و وظیفه اصلی آن همین است نه اینکه خودت جنجال به پا کنی. چون مقدم در همه عرصه ها اطلاعات دارد کار کردن با او لذت بخش است.
این بازیگر حوزه طنز درباره سعید آقاخانی گفت: سعید آقاخانی هم به همه چیز اشراف دارد؛ کارهای طنز او واقعا سخت بود هم نقش اصلی را بازی می کرد و هم کارگردانی و هم 50 نفر را جلوی دوربین و 50 نفر را پشت دوربین مدیریت می کرد و مدیرین همزمان همه این ها کار دشواری است.
صالحی درباره نقشش در سریال «نون.خ» بیان کرد: در فصل اول فریبرز شاگرد نانوای ساده بود اما چون همزمان با فیلم برداری فیلمنامه نوشته می شود شخصیت فریبرز شکل گرفت و به یکی از نقش های اصلی تبدیل شد. یکی از ایرانیان مقیم خارج به من پیام داد و گفت که دو سال بود مادرم به دلیل فوت برادرم نخندیده بود ولی وقتی رعد و برق به تو زد مادرم خندید.
وی ادامه داد: تیم «نون.خ» همگی خوب بودند. کارکردن با مردم کرد خیلی جذاب بود. برای معرفی اقلیم های استان کردستان و کرمانشاه اتفاقات خوبی در این سریال افتاد.
این بازیگر تلویزیون با کلامی طنزآمیز اظهار داشت: نمی دانم ازدواج نکردنم خوش شانسی است یا بد شانسی. حالا 48 سال دارم و هنوز مجردم. دوست دارم فرزند داشته باشم اما فکر می کنم به گمانم باید با کسی ازدواج کنم که بچه داشته باشد. از ابتدا گاردی نسبت به ازدواج نداشتم اما قسمت نشده است؛ تا کنون خواستگاری رسمی نرفته ام و همه موارد در مرحله آشنایی می گفتند آدم بیخودی است ولش کن و به آشنایی پدر و مادر ها نمی رسید.
برنامه «شب نشینی» از دوشنبه تا جمعه هر هفته ساعت 23:30 به وقت تهران و 21 به وقت وین بر روی آنتن شبکه جهانی جام جم می رود. محمد سلوکی و عبدالرضا امیراحمدی مجریانی هستند که هر کدام در شبهای مختلف برای مخاطبان فارسی زبان سراسر دنیا «شب نشینی» را اجرا می کنند و تهیه کنندگان این برنامه نیز کاوه امیری جاوید و یوسف بچاری هستند./فارس